گل پسرگل پسر، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

امیرعلی هدیه خدا

اسفند 93

رسیدیم به آخرین ماه سال  یه سال دیگه با اتفاقای خوب و البته گاهی هم بد گذشت . ولی بودن تو کنار ما بهترین لحظات رو برامون رقم زد. خدا رو به خاطر وجودت شکر می کنم . این ماه همراه شد با شروع رویش دندونای نیشت . که خیلی خیلی دندونهای سختی در رویش هستن و کوچولوها رو اذیت می کنن. برای همین متاسفانه شما مقدار خیلی زیادی بد قلق شده بودی که اول ما دلیلش رو نمیدونستیم و فکر می کردیم سرما خوردی و یا داری یه کوچولو ما رو اذیت می کنی .ولی کم کم بهش پی بردیم . خدایی خیلی خیلی اذیت شدی.  امیدوارم همه نی نی ها مرواریدهاشون راحت جوونه بزنه و همیشه سفید و سالم و درخشان باشه. آقا و خانم !!!     قبل این عکس...
31 شهريور 1394

بهمن 93 - شمال

تو تعطبلات این ماه یه سفر کوتاه به شمال داشتیم . خیلی بهت خوش گذشت و حسابی بازی و تفریح کردی.         امیرعلی و آرش جون   دیدار با دریا               امیرعلی و عمو علی       و بالاخره بیهوش شدی   زلزله ده ریشتری !!    با حضور آقایان ( به ترتیب سن ): عرفان ، کیان ، عرشیا ، کوروش ، آرش و امیرعلی     امامزاده عبدالوافی     خوشحال...
29 شهريور 1394

بهمن 93

دیگه حسابی بلا و بازیگوش و شیرینتر شدی. تو نقاشی کشیدن هم حسابی حرفه ای شدی و چشم چشم دو ابرو رو دست و پا شکسته میخونی . این ماه خدارو شکر با دوتا عروسی شروع شد . یکی فامیل بابا علی یکی هم فامیل مامان سارا . شما هم حسابی کیف کردی و بازی کردی . چه پیش ما بودی چه پیش بابا علی نمیذاشتی کسی بشینه و باید دایم دنبالت راه میومدیم . خیلی هم دوست داشتی از چشت صندلی ها بری.            آوا گلی ، فریما جونی و امیرعلی در یک کالسکه     ببین از بیجایی کجاها بازی می کنید !!   امیرعلی و ماکارونی   امیرعلی و...
29 شهريور 1394

دی 93 - آتلیه

بالاخره یه آتلیه خوب پیدا کردم و تونستیم عکسهای یک سالگیت رو بگیریم . انصافا کارشون و برخوردشون خیلی خوب بود . شما هم ماشالا خیلی خیلی خیلی همکاری کردی و آقا بودی و تو چهارساعتی که اونجا بودیم اصلا بهانه نگرفتی. یه چندتایی از عکسها رو تو ادامه مطلب میذارم                   ...
29 شهريور 1394

دی 93

سلام گل پسرم      عاشق این فیگورتم       تو این ماه برای بار با آوا جون و خاله بهار رفتیم کیدزکلاب ، کلاس مادر و کودک ، خیلی خیلی خوب و عالی بود. نیکا جون آخر کلاس به من گفتن ، امیرعلی خیلی روابط عمومیش از سنش بالاتر و بهتره و این به خاطر داشتن دخترخاله همسنه.  خدا روشکر شما هم حسابی بازی کردی و از فضا لذت بردی       امیرعلی و اولین تجربه شن بازی امیرع     آوا جونی ، مهتا گلی و امیرعلی   عاشق مهری و نماز میخونی ، جالبه این کار رو کامل کامل انجام میدی   ...
22 شهريور 1394

بازگشت به نی نی وبلاگ

سلام عزیز دلم  می دونم خیلی وقته به وبلاگت سرنزنم و خیلی از دستم دلخوری . حالا امروز برگشتم تا جبران کنم و پستهای مربوط به ماه هایی که نبودیم رو سریع آپ کنم.  شما انقدر بازیگوش و بلا شدی که اصلا فرصتی برای این کارها برای من نمیمونه  شما با من همکاری کن منم قول میدم تند تند پست ها رو آپ کنم   دوستت دارم  
22 شهريور 1394
1